معنی second banana به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈsekəndbəˈnænə British: ˈsekəndbəˈnɑːnə

معنی‌ها

(عامیانه) (نمایش‌های فکاهی) بازیکن دوم (در برابر: بازیکن اول top banana)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

(عامیانه) (آدم) فرعی، ثانوی، کم اهمیت، دونپایه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد second banana

noun sidekick

Synonyms: assistant, chorus, deputy, runnerup, second fiddle, second-rater, second string, substitute, supporting role

ارجاع به لغت second banana

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «second banana» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/second banana

لغات نزدیک second banana

- seconal
- second
- second banana
- second base
- second base (2b)

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی